دلم برات تنگ شده . . .

ساخت وبلاگ

سلام بهونه زندگیم . 

قدم می زنم در باغ خاطرات

جز تو نمی بینم

جز تو نمی خوانم

جز تو نمی خواهم

همیشه بهار است

همیشه صدای عشق دلم برمی آید

که از منِ عاشق خفته جان برایت می خواند

با خیالت قدم می زنم

تو می خندی

چشم هایم بسته

لمس این رویا چه زیباست

رویای تو در نزدیکی . 

میدونم تو بهم فکر نمیکنی . ولی نمیدونم چی شد که امدی شدی

تمام زندگیم . شدی نفس برا زنده موندن و راحت شد بگذری و

بری و نفسم رو ازم بگیری . شاید خدا میخواست بهم بگه

خوشبختی رو بهت دادم اماتو لایقش نبودی که ازش مواظبت کنی .

فکر نکن حرفای که باهات زدم الکی بود . تو نمیدونی فقط با

حرفات چه آرامشی به من میدی . تو هیچ وقت جای من نیستی که

درکم کنی  و بدونی واسه داشتنت راحت از خودمم میگذرم . از

خدا گله دارم چرا از اول تو رو نزاشت تو قسمت من که تا نفس

میکشیدم پرستشت کنم . الان ازش شاکیم حالا که خودش تو رو به

من داده چرا اینجوری داره ثانیه به ثانیه زجر کشم میکنه .

چرا هیچی نمیشه تو به من احساسی داشته باشی . البته من به

همین هم قانعم . به بودن خالیت هم قانعم . زجرش رو میکشم

ولی همین که میدونم هستی از سرمم زیاده .خیلی بده یه طرفه

عاشق باشی و ترس از دست دادن عشقت همیشه باهات باشه . بد

باختم تو زندگی :

تو گل سرخ منی

تو گل یاسمنی

تو چنان شبنم پاک سحری ؟

نه؟

از آن پاکتری .

تو بهاری ؟

نه،

بهاران از توست .

از تو می گیرد وام،

هر بهار اینهمه زیبایی را .

 

هوس باغ و بهارانم نیست

ای بهین باغ و بهارانم تو !

 

وای، باران؛

 

باران؛

 

شیشه پنجره را باران شست .

 

از دل من اما،

 

چه کسی نقش تو را خواهد شست ؟

 

 


تو دنیای منی...
ما را در سایت تو دنیای منی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : loveees بازدید : 176 تاريخ : شنبه 9 دی 1396 ساعت: 21:19